شاعرانه های دل آرا شرکا Iranian poet Delara Shoraka

همراه با اشعار بسیار دوست داشتنی و خواندنی بانو دل آرا شرکا DELARA SHORAKA

شاعرانه های دل آرا شرکا Iranian poet Delara Shoraka

همراه با اشعار بسیار دوست داشتنی و خواندنی بانو دل آرا شرکا DELARA SHORAKA

Iranian poet Delara Shoraka _ دل آرا شرکا

 

Iranian poet Delara Shoraka 

دل آرا شرکا

من میکارم دانه گندمی

در دامان طبیعت

من کِشت میکنم

گندم زاری از طلا

درون دستان من است

آن جواهرسرسبز رویا

من در اندیشه ام دارم ،

آن آسایش فردایت

تو از من میخری

آن میوه گل معرفت

در جهاد کشاورزی من

می دانم

کسی گرسنه

سر بر بالین نمی گذارد

چرا که من کاشته ام

گندم زاری در دل طبیعت

( دل آرا شرکاء )   

 

من میکارم دانه گندمی

در دامان طبیعت

من کِشت میکنم

گندم زاری از طلا

درون دستان من است

آن جواهرسرسبز رویا

من در اندیشه ام دارم ،

آن آسایش فردایت

تو از من میخری

آن میوه گل معرفت

در جهاد کشاورزی من

می دانم

کسی گرسنه

سر بر بالین نمی گذارد

چرا که من کاشته ام

گندم زاری در دل طبیعت

( دل آرا شرکاء )   

27 /  3

 

گلچین اشعار بانو دل آرا شرکا

ng Hvh

N;gli   svhda    svhdkni    o,hkkni   ,dnd,   ;gd\

Delara shoraka

Ng Hvh av;h

Ahuv ck

Auv uharhki nghvh av;h

Iranian poet Delara Shoraka _ دل آرا شرکا

 Iranian poet Delara Shoraka

دل آرا شرکا

دوباره دلم عزم سفر کرد

به سوی آن شهر و کوهپایه

بر لبم لبخند نشسته بود

از تصور دیدن آن

کوه و جنگل و شهر دوباره

در دلم می خواندم نغمه های دل آرا

وَه که چه زیبا بود

آسمان آن شهر در بهار پارسال

تا که رسیدم به آن شهر و دیار

و دیدم بُرج هایی ، سر به فلک کشیده

بَر بٌلندای آن کوه از وسط نیمه شده

حمل میکرد جرثقیلی

تکه های مانده باقی

از آن کوه رویایی

و از سویی بار میزد کامیونی

تکّه های مانده باقی

از جنگل آن حوالی

دگر آبی نبود آسمان آن شهر

در کنار آن بیابان

آلوده بود ، هوای آن شهر

دلم غمگین شد ، از آن همه ظلمی

که رفته بود بر طبیعت

اشکم را فرو ریختم

و بر دلم نوید دادم

که شاید دوباره ، شُد بیابان زدایی

از آن شهر و منطقه

شاید که فردا ترمیم شٌد

 آن لتمه های رفته

هر چند که دگر نیست

 آن کوه برافراشته

 

( دل آرا شرکاء )       

27 خردادماه   و    17 /  6

 

دوباره دلم عزم سفر کرد

به سوی آن شهر و کوهپایه

بر لبم لبخند نشسته بود

از تصور دیدن آن

کوه و جنگل و شهر دوباره

در دلم می خواندم نغمه های دل آرا

وَه که چه زیبا بود

آسمان آن شهر در بهار پارسال

تا که رسیدم به آن شهر و دیار

و دیدم بُرج هایی ، سر به فلک کشیده

بَر بٌلندای آن کوه از وسط نیمه شده

حمل میکرد جرثقیلی

تکه های مانده باقی

از آن کوه رویایی

و از سویی بار میزد کامیونی

تکّه های مانده باقی

از جنگل آن حوالی

دگر آبی نبود آسمان آن شهر

در کنار آن بیابان

آلوده بود ، هوای آن شهر

دلم غمگین شد ، از آن همه ظلمی

که رفته بود بر طبیعت

اشکم را فرو ریختم

و بر دلم نوید دادم

که شاید دوباره ، شُد بیابان زدایی

از آن شهر و منطقه

شاید که فردا ترمیم شٌد

 آن لتمه های رفته

هر چند که دگر نیست

 آن کوه برافراشته

 

( دل آرا شرکاء )       

27 خردادماه   و    17 /  6

دلارا شرکا
دلنوشته عاشقانه دلارا شرکا
اشعار زیبا از بانو دل آرا شرکا
شعر بانو دل آرا شرکا


 

N;gli   svhda    svhdkni    o,hkkni   ,dnd,   ;gd\

Delara shoraka

Ng Hvh av;h

Ahuv ck

Auv uharhki nghvh av;h

Ng Hvh

Iranian poet Delara Shoraka _ دل آرا شرکا



دلارا شرکا
گلچین اشعار بانو دل آرا شر کا
شاعر زن دل آرا شرکا
اشعار زیبا از بانو دل آرا شرکا
شعر بانو دل آرا شرکا
بانو دل آرا شرکا بیوگرافی
دل آرا شرکا
Iranian poet Delara Shoraka
یثمشقشساخقشنش
دلارا شرکا
دلنوشته عاشقانه دلارا شرکا
گلچین اشعار بانو دل آرا شر کا
شاعر زن ایرانی دل آرا شرکا
اشعار زیبا از بانو دل آرا شرکا
دکلمه و شعر دل آرا شرکا
Iranian poet Delara Shoraka
delarashoraka
delarashoraka beautiful poems
delarashoraka

Iranian poet Delara Shoraka _ دل آرا شرکا



دلارا شرکا
گلچین اشعار بانو دل آرا شر کا
شاعر زن دل آرا شرکا
اشعار زیبا از بانو دل آرا شرکا
شعر بانو دل آرا شرکا
بانو دل آرا شرکا بیوگرافی
دل آرا شرکا
Iranian poet Delara Shoraka
یثمشقشساخقشنش
دلارا شرکا
دلنوشته عاشقانه دلارا شرکا
گلچین اشعار بانو دل آرا شر کا
شاعر زن ایرانی دل آرا شرکا
اشعار زیبا از بانو دل آرا شرکا
دکلمه و شعر دل آرا شرکا
Iranian poet Delara Shoraka
delarashoraka
delarashoraka beautiful poems

delarashoraka