در دستانم بود روزنامه ای
نوشته بود در بالای صفحه
روز جهانی لغو برده داری
بود در زیر آن متن
چند عکس تأثرانگیز
با دیدن آن صحنه ها
اشکم فرو ریخت
دیدم چهره بَرده گانی
از کشورهای گوناگون
که خورده بودند فریب
و ربوده شده بودند
با زور و تهدید
گمارده بودند آنها را
در کارهای سخت و اجباری
در معدن و کارخانه
یا که گدایی و ازدواج اجباری
در دنیای مدرن امروز
چنین ظلمی
جای تعجب داشت
غمگین شد دلم به حال آن
نگون بختان سیه روز
تسکین دادم دلم را
و گفتم دل آرا
شاید که فردا
تمام مردم دنیا
جمع شدند و یک صدا
برکندن ریشه
ظلم و ستم را از دنیا
( دل آرا شرکاء )
2 مرداد
در دستانم بود روزنامه ای
نوشته بود در بالای صفحه
روز جهانی لغو برده داری
بود در زیر آن متن
چند عکس تأثرانگیز
با دیدن آن صحنه ها
اشکم فرو ریخت
دیدم چهره بَرده گانی
از کشورهای گوناگون
که خورده بودند فریب
و ربوده شده بودند
با زور و تهدید
گمارده بودند آنها را
در کارهای سخت و اجباری
در معدن و کارخانه
یا که گدایی و ازدواج اجباری
در دنیای مدرن امروز
چنین ظلمی
جای تعجب داشت
غمگین شد دلم به حال آن
نگون بختان سیه روز
تسکین دادم دلم را
و گفتم دل آرا
شاید که فردا
تمام مردم دنیا
جمع شدند و یک صدا
برکندن ریشه
ظلم و ستم را از دنیا
( دل آرا شرکاء )
2 مرداد
N;gli svhda svhdkni o,hkkni ,dnd, ;gd\
Delara shoraka
Ng Hvh av;h
Ahuv ck
Auv uharhki nghvh av;h
Ng Hvh
Iranian poet Delara Shoraka
دل آرا شرکا
که گیرد دست او
اویی که رنج می کشد
از حوادث رفته بر او
اویی که درمانده است
در جنگ و خشونت
یا که در قحطی و مصیبت
یا که در بلایای طبیعی ،
آیا شیردلی هست ؟
آیا انسانی پیدا می شود ؟
چشمان پر از انتظارش
هنوز می جوید
نجات دهنده خویش را
او حتما می آید
در لباس یک بشردوست
صلیب سرخ و هلال احمر
یا یک ناجی آتش نشان
یا در پوشش اورژانس
یا که در لباسی ... دل آرا ... می آید
او که گذشته است از راحتی
و آسایش و زندگی خود
دراز میکند ، دستان پر مهرش را
و می گیرد دستان تو را
تویی که گرفتار شدی
در حادثه و مصیبت روزگار
( دل آرا شرکاء )
29 مرداد
19 اوت ( آگوست )
آنها شتافته اند تقدیم میکنم .
که گیرد دست او
اویی که رنج می کشد
از حوادث رفته بر او
اویی که درمانده است
در جنگ و خشونت
یا که در قحطی و مصیبت
یا که در بلایای طبیعی ،
آیا شیردلی هست ؟
آیا انسانی پیدا می شود ؟
چشمان پر از انتظارش
هنوز می جوید
نجات دهنده خویش را
او حتما می آید
در لباس یک بشردوست
صلیب سرخ و هلال احمر
یا یک ناجی آتش نشان
یا در پوشش اورژانس
یا که در لباسی ... دل آرا ... می آید
او که گذشته است از راحتی
و آسایش و زندگی خود
دراز میکند ، دستان پر مهرش را
و می گیرد دستان تو را
تویی که گرفتار شدی
در حادثه و مصیبت روزگار
( دل آرا شرکاء )
29 مرداد
19 اوت ( آگوست )
N;gli svhda svhdkni o,hkkni ,dnd, ;gd\
Delara shoraka
Ng Hvh av;h
Ahuv ck
Auv uharhki nghvh av;h
Ng Hvh
Iranian poet Delara Shoraka
دل آرا شرکا
ایران ای سرزمین دل آرا
ای روشنی دلها
ای رسته از پلیدی و ظلم و ستم
ای که در اوج بودنت
خواست هر فرزندت
ای جاری شده از مهر مردمانت
ایران وطنم
تو را ساخته اند به زیبایی
مردمانی خوب
در اعصاری طولانی
چه سربلند و رویایی
هست آن عزت و شرف
در وجود هر ایرانی
ایران ایرانم
در هوای پاکت
قلبم می تپد
فقط در عشق تو
سرزمین دل آرا
( دل آرا شرکاء )
ایران ای سرزمین دل آرا
ای روشنی دلها
ای رسته از پلیدی و ظلم و ستم
ای که در اوج بودنت
خواست هر فرزندت
ای جاری شده از مهر مردمانت
ایران وطنم
تو را ساخته اند به زیبایی
مردمانی خوب
در اعصاری طولانی
چه سربلند و رویایی
هست آن عزت و شرف
در وجود هر ایرانی
ایران ایرانم
در هوای پاکت
قلبم می تپد
فقط در عشق تو
سرزمین دل آرا
( دل آرا شرکاء )N;gli svhda svhdkni o,hkkni ,dnd, ;gd\
Delara shoraka
Ng Hvh av;h
Ahuv ck
Auv uharhki nghvh av;h
Ng Hvh